shape
shape

جزییات مقاله

واژگان مربوط به آب و هوا در زبان انگلیسی

واژگان مربوط به آب و هوا در زبان انگلیسی

واژگان مربوط به آب و هوا در زبان انگلیسی

یادگیری واژگان مربوط به آب و هوا (Weather Vocabulary) در زبان انگلیسی، نه تنها برای مکالمه‌های روزمره بلکه برای نوشتن، سفر، و آزمون‌هایی مانند آیلتس و تافل بسیار ضروری است. در این مقاله با رایج‌ترین کلمات، اصطلاحات و عبارات مرتبط با شرایط جوی آشنا می‌شوید.


دسته‌بندی واژگان آب و هوا

1. شرایط آب و هوایی پایه

  • Sunny – آفتابی
    It’s sunny today, let’s go to the beach!
    امروز هوا آفتابیه، بیا بریم ساحل!

  • Rainy – بارانی
    I forgot my umbrella on this rainy day.
    در این روز بارونی چترمو فراموش کردم.

  • Cloudy – ابری
    The sky is cloudy. It might rain later.
    آسمون ابریه. شاید بعداً بارون بیاد.

  • Windy – بادی
    It’s too windy to ride a bike.
    هوا خیلی باده، نمی‌شه دوچرخه‌سواری کرد.

  • Snowy – برفی
    Kids love snowy days because they can build snowmen.
    بچه‌ها روزای برفی رو دوست دارن چون می‌تونن آدم‌برفی بسازن.


2. دما و تغییرات آن

  • Hot – گرم
    It’s too hot to go outside.
    خیلی گرمه که بیرون بریم.

  • Cold – سرد
    Wear a jacket. It’s cold out there.
    کاپشن بپوش. بیرون سرده.

  • Freezing – یخ‌زده / خیلی سرد
    It’s freezing today. Be careful on the roads.
    امروز خیلی سرده. مراقب جاده‌ها باش.

  • Mild – معتدل
    Spring is usually mild and pleasant.
    بهار معمولاً معتدل و خوشاینده.

  • Humid – مرطوب
    It’s so humid that my hair is all frizzy.
    هوا خیلی مرطوبه، موهام فر خورده!


3. پدیده‌های جوی خاص

  • Storm – طوفان
    A big storm is expected tonight.
    امشب طوفان بزرگی پیش‌بینی شده.

  • Thunder – رعد
    Did you hear the thunder last night?
    دیشب صدای رعد رو شنیدی؟

  • Lightning – برق
    Lightning struck a tree near our house.
    برق به درختی نزدیک خونمون زد.

  • Fog – مه
    The fog is too thick to drive safely.
    مه خیلی غلیظه، نمی‌شه با خیال راحت رانندگی کرد.

  • Drizzle – نم‌نم باران
    It’s just drizzling, no need for an umbrella.
    فقط نم‌نم می‌باره، لازم نیست چتر بیاری.


4. اصطلاحات کاربردی درباره آب و هوا

  • It’s pouring.
    یعنی: داره سیل‌آسا بارون می‌باره.
    Take a taxi. It’s pouring outside!
    تاکسی بگیر. بیرون سیل‌آسا بارونه!

  • There’s a chill in the air.
    یعنی: هوا کمی سرد و خنکه.
    I can feel a chill in the air. Winter is coming.
    احساس می‌کنم هوا داره سرد می‌شه. زمستون داره می‌رسه.

  • It’s boiling hot.
    یعنی: خیلی خیلی گرمه.
    It’s boiling hot in this room. Open a window!
    تو این اتاق خیلی گرمه. یه پنجره باز کن!

  • The weather is unpredictable.
    یعنی: هوا غیرقابل پیش‌بینیه.
    Bring both sunglasses and an umbrella. The weather is unpredictable.
    هم عینک آفتابی بیار هم چتر. هوا غیرقابل پیش‌بینیه.


جدول واژگان آب و هوایی

واژه انگلیسیمعنی فارسی
Sunnyآفتابی
Rainyبارانی
Cloudyابری
Windyبادی
Snowyبرفی
Hotگرم
Coldسرد
Freezingخیلی سرد
Humidمرطوب
Stormطوفان
Thunderرعد
Lightningبرق
Fogمه
Drizzleنم‌نم باران
Mildمعتدل
Pouringباران شدید
Chill in the airسرمای هوا
Boiling hotگرمای زیاد
Unpredictableغیرقابل پیش‌بینی